امضای قرار داد نیاز امریکا یا افغاستان؟

فکر میکنم در تشخیص نیاز ها مغالطه و یا سوء تفاهم صورت گرفته مثلا وجود پایگاه های نظامی آمریکا در افغانستان و یا امضای قرار داد های امنیتی نیاز افغانستان است و یا آمریکا؟

اگر به موقعیت امریکا و نوع رابطه آن با پاکستان و موجودیت پایگاه های گستردۀ آن در کشور های عربی حوزۀ خلیج و آسیای میانه نظر انداخته شود به این واقعیت پی می بریم که امریکا هیچ نیاز به ساختن پایگاه نظامی در افغانستان ندارد.

عدۀ ای از مبصرین و تحلیلگران سیاسی تبصره می کنند که آمریکا از افغانستان به مثابۀ تخته خیزی بسوی ایران استفاده می کند. این تحلیل قدری سطحی و ضعیف به نظر می آید چون آمریکا در کشور های پایگاه دارد که از لحاظ مذهبی صد درصد با ایران مخالف اند و گذشته از آن مشکلات ارضی نیز دارند و هم پاکستان بمثابه هم پیمان استراتیژیک ، با إعتبار و دایمی آمریکا نیاز امریکا را نسبت به افغانستان کم ساخته خصوصا حالا که روابط آمریکا و پاکستان بهبود یافته و نواز شریف فردا جهت ملاقات با رییس جمهور امریکا به آنجا می رود می تواند قابل درک باشد.
اینکه جناب رییس جمهور آقای کرزی و سخنگویان قصر ریاست جمهوری و وزارت خارجه افغانستان می گویند در مورد قرار امنیتی تصمیم گیرنده اصلی جرگه مشورتی است می تواند حرف میان تهی حساب شود.
چنانچه آقای رییس جمهور مکرراً گفته است ما در بدل ایجاد پایگاه های نظامی امریکا از ان کشور تقاضای امتیاز بیشتر می کنیم کاملا واهی و عاری از حقیقت است بلکه ایشان پشت پرده امتیاز می دهند تا نیرو های امریکا همچنان باقی بمانند.
اما ظاهر امر آن است که در مطبوعات اظهار می شود در شرایط موجود سیاست در افغانستان دو رو دارد. از یک طرف
برو که ترا خوش ندارم و بمان که من را گرگ ها نخورند.

وقتی از فساد وبی کفایتی انتقاد می شود باید خارجی ها بروند اما وقتی می بینند سر مایه های باد آورده شاید از کف برود باز می گویند پایگاه و قرار گاه امنیتی.
سران کشور ادعا دارند که می خواهند در ازای پایگاه های محدود آمریکا در افغانستان و رفع مصونیت های قضای از سربازان موجود در افغانستان از آمریکا امتیاز تجهیز مکمل نیرو های مسلح افغانستان را بگیرند و بشمول ضمانت سر تاسری امنیتی اول اینکه امریکا بخاطر احترام و حرمتی که به قانون اساسی خود دارد به هیچ صورت اتباع خود را به اطاعت از قوانین کشور های دیگر نمی کند و در هیچ کشور دنیا این کار را نکرده است و هر کشوری که تقاضای رفع مصونیت قضایی سر بازان آمریکایی را در خاکش نموده آمریکا از ساختن پایگاه و ابقای سربازانش در آنجا صرف نظر کرده و مثال نزدیک آن کشور عراق است که آمریکا با وصف تحمل تلفات سنگین جانی و مالی باز هم عراق را بحالت خودش گذاشت و بجای آن بهار عربی را حمایت و تشویق کرد که حالا با ترکیدن سر طان سوریه تحولات غیر منتظرۀ در عراق پیشبینی می شود از قبیل جدایی مکمل کردستان و برگشت مجدد سنی ها به قدرت که تظاهرات این روز ها نشانه کوچک و یا همان جرقه است که به خرمن ثبات کشور های چون لبیبی و مصر و سوریه زده شده است و افغانستان هم در صورت خود خواهی مشکل آفرینی های ارگ منتظر تحولات مشابه باشد.

خشم مسوولین امنیتی بلند پایه آمریکا نسبت به قدر نا شناسی جناب حامد کرزی: اینکه حامد کرزی یکی از مهره نهایت مورد تأیید استخبارات آمریکا است هیچ شکی وجود ندارد، اما بلند پروازی های این آقا که آمریکارا مورد انتقاد قرار می دهد دو معنی دارد یا مردم افغانستان را إغوا می کند و یا اینکه قدر نا شناس و نا عاقبت اندیش است.

با این همه ناز و ادا ها و نا رضایتی ها مقامات امریکایی تا هنوز آنرا مهرۀ مناسب در گوشه از سر زمینهای تحت حمایتش می داند ولی با آنهم وزیر خارجه آمریکا آقای جان کری در برابر انتقاد های حامد کرزی از آمریکا در یک عکس العمل آرام گفت حامد کرزی بجای این همه قدر ناشناسی گفت مساله مصونیت عساکر امریکایی خط سرخ است امریکایی ها زیر لب می گویند که حکومت افغانستان فراموش نکند که خون هزاران سر باز آمریکایی بخاطر دوام اقتدار این حاکمیت در افغانستان ریخته و بایست از جامعه جهانی تشکری کند و اگر این ثبات نسبی را نتیجه زحمت کشی های خودش می داند بهتر است هیچ فردی امریکایی در افغانستان نباشد.
لذا همانطوری که امریکا در نتیجه خروج از عراق هیچ چیزی را از دست نداد با خارج شدن از افغانستان هم چیزی را نخواهد باخت.
این کشور های عراق و افغانستان اند که به تحریک و تشویق کشور های همسایه پشت خود را خالی ساخته و در نهایت بار دیگر بار مشکلات را به تنهای بردوش می کشند.
افغانستان در طول تاریخ خام بازی کرده و حامیان خود را اشغالگر و مداخله گر خوانده و سر انجام افغانستان را میدان اشوب و تنش های داخلی و منطقوی ساخته و اکت فعلی حامد کرزی ریشه در اکت های شاهان دست نشانده گذشته دارد که در واپسین روز های اقتدارشان مردم را علیه خارجی ها به جهاد و مقاومت تحریک می کردند.

آمریکا و تکرار دو اشتباه در یک کشور: آمریکا بزودی فهمید که اول در لشکر کشی به عراق مرتکب اشتباه شده و دوم اینکه زمینه بر قراری یک حکومت شیعه مذهب ایرانی مشرب را برهبری نوری المالکی را مساعد ساخت. وقتی عراقی ها دست به تظاهرات زدند امریکا هم تصمیم خروج را گرفت و نتیجه این تصمیم سالهای بعد معلوم می شود که عکس العمل مثبت بوده و یا منفی.

من فکر می کنم دموکراتها با خروج زود هنگام خواستند از ادامه اشتباه خود جلو گیری کنند. سران عراق نیز در بدل پایگاه های نظامی از امریکا امتیاز می خواستند. امیتاز از کسیکه ایشان را از شر صدام نجات داد و به اقتدار رسانید و امتیاز بیشتر از توان آمریکا بیرون بود.
از بعد سیاسی مأموریت عراق و افغانستان خواست جمهوری خواهان آمریکا بوده همان مأموریت که سیاست و اقتصاد آمریکا در هم شکست و حال بارک اوبامای دموکرات که از بی مهری و کار شکنی های جمهوری خواهان در رنج است و طرح های اقتصادی آن به چالش مواجه است می خواهد بار این مسوولیت نا خواسته را از دوشش بر دارد همانطوریکه از عراق بیرون شد می خواهد از افغانستان هم بیرون شود.

مشاور امنیت ملی آمریکا گفته هیچ چانه زدن و امتیاز دادن در کار نیست و اگر قرارداد امنیتی نیاز افغانستان نباشد و نجات مردم افغانستان از شر طالب و القاعده و استخبارات پاکستان امتیاز حساب نشود دیگر مسوولیت نیروهای آمریکا به پایان رسیده و بعد از سال دو هزار چهارده هیچ فرد از نیاز سربازان امریکایی در افغانستان باقی نخواهد ماند.

افغانستان در مقایسه با عراق: استفادۀ از واژه های موقعیت جیوپولتیک و ذخایر زیر زمینی و روی زمینی بخاطر استدلال روی هجوم و بقای غربیها به افغانستان یک سلسله واژه های دهن پرکن و غیر واقعی است. افغانستان برای امریکا نه جیوپولیتیک است و نه ذخایر زیر زمینی آن نیاز های یکماهه امریکا را مرفوع می سازد.

آنچه نیاز بشریت را مرفوع می سازد مغز انسان است که جهان را دیگرگون ساخته آسمانها را خراشیده و قعر زمین را کاویده چیزی که در افغانستان تا هنوز یخ زده است.
بلی عراق نسبت به افغانستان هم جیوپولتیک بود و هم سرمایه های نفتی آن چشمگیر بود اما چون رهبران سیاسی آن از حضور آمریکا دلتنگ بودند امریکا هم از عشق یکطرف صرف نظر کرد و راهش را گرفت ولی چاشنی مشکلات را بر سر راه حکومت عراق گذاشت که حالا کفیده است.
با آنهم عراق نسبت به افغانستان به سرعت در حال گذار بود و توانست نظامش را سامان بخشد گرچه در این روز ها انتحار و انفجار دامن مردم عراق را خون آلود کرده است اما افغانستان طی دوازده سال تا هنوز نتوانسته یک ادارۀ سالم و مورد إعتماد مردم و جامعه جهانی را بوجود آورد و بخاطر سرپوش گذاشتن بر بی کفایتی های گسترده همیشه بر هم پیمانان خارجی انگشت گذاشته چنانچه شخصی رییس جمهور عامل و مقصر أصلی نا امنی، فساد و قاچاق و ضعف مدیریت در افغانستان را آمریکا و ناتو معرفی کرده است.


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.