حامد کرزی از زمان به قدرت رسیدن، سفر های متعدد به پاکستان داشته که امیدوار کننده ترین سفرش در عهد حاکمیت حزب مردم پاکستان به ریاست آصف علی زرداری بود که ایشان هم به مراسم تحلیف آقای کرزی شرکت کرده بودند و بعد از بازگشت از مهمانی و نشست و برخواست با بزرگان پاکستان و احترام و حرمت زیاد سخن گفت و از نان خوردن با بزرگان پاکستان در دستارخوان واحد ذوق زده شده بود و همه فکر می کردند دیگر انگشت دو برادر برای باز کردن گره واحد مشکلات یکجا در حرکت است اما دیری نگذشت که مرز و بوم افغانستان آماج راکت ها و گلوله های اردوی پاکستان قرار گرفت و حرفی جزء انکار و بی خبری به زبان آصف علی زرداری نیامد چون زرداری در برابر تصامیم استخبارات نظامی پاکستان ISI دست بسته است و حال می آییم به این زمان عهد مجدد و مکرر میا نواز شریف.
نواز شریف ثانی و افغانستان:
نواز شریف آنچه را در مورد افغانستان در ضمیر مضمر دارد فکر نکنم قابل تکرار و بازگویی باشد چون ایشان در اوایل پیروزی مجاهدین در یک سخنرانی خود گفته بود نابودی زیر ساخته های اردوی افغانستان کار من است و من این افتخار را دارم که افغانستان را به ویرانه مبدل کنم و این که نوازشریف در سفر فعلی آقای کرزی چه گلی را به دست رییس جمهور ما می دهد باید از اراده و تصمیم آن نسبت به افغانستان فهمید و من هم نمی خواهم باری دیگر این واقعیت ها را حلاجی کنم.
نواز شریف مغرور:
شما می دانید که تمام رهبران افغانستان از جمله جناب حامد کرزی که در زمان صدارت نخست نواز شریف از عناصر و عوامل دست نشانده شخص حامد کرزی بوده حالا چه قدر و مقداری نزد نواز شریف دارند نواز شریف که به نام ببر پاکستان بر چوکی اقتدار نشسته و روح و روان رهبران افغانستان را خوب درک می کند و ایشان را تربیت شدگان دست استخبارات پاکستان می داند. به همین دلیل وقتی که نواز شریف پیروزی قاطع را به دست آورد بر خلاف آصف علی زرداری هیچ ذوق و علاقه به رهبران افغانستان نشان نداد و مصروف برنامه های داخلی خود شد و از سفر زود هنگام به کابل و یا پذیرش جانب مقابل اجتناب ورزید و علیرغم دعوت های مکر حکومت کابل تنها سر تاج عزیز را به خاطر بررسی اوضاع و گرفتن نبض حاکمان افغانستان به کابل فرستاد که می تواند یک سیاست پخته و بجا باشد و توانست حامد کرزی را به حضور فرا خواند و آنچه نسبت به افغانستان لازم است بازگو کند.
پاکستان از منافع ملی خود نمی گذرد:
پاکستان به خاطر حفظ منافع ملی خود دست به حمایت مجاهدین و تربیت شان در اردوگاهای استخبارات پاکستان زد و از همین فرصت استفاده نمود، بمب اتم ساخت و در اوج خشم آمریکا اسامه را در قلب پاکستان پناه داد و ده گروه دیگر را منحیث اردوی ملکی داوطلب حمایت می کند و این بازی تا زمان ادامه می یابد که خودش بخواهد. پاکستان زمانی از حمایت گروه های ترورستی و تهدید هند و افغانستان دست برمی دارد که طور جدی از طرف جامعه جهانی تحت فشار و تهدید مالی و سیاسی قرار گیرد چیزی که تا انگلیس زنده است ممکن نیست. لذا بهتر است افغانستان با درک این واقعیت ها با جانب پاکستان وارد مذاکره و معامله شود.نه خود را بوجود رهبری به نام ملاعمر فریب دهد و نه تشکیلاتی به نام شورای عالی صلح داشته باشد، نه به قطر و نه هم به مصر و مراکش و دوبی ترکیه برود فقط همین واقعیت است که پاکستان رهبران افغانستان شاگردان و تربیت شدگان امتحان داده می شناسد و به خاطر این ها یک ذره هم از موقف خود عقب نشینی نمی کند و حامد کرزی در این سفر خیلی سبک می شود.
بی دست آوردترین سفر:
این سفر به نوع خود برای حامد کرزی خسته کننده خواهد بود چون نواز شریف به تناسب دوره آصف علی زرداری از حامد کرزی بدرقه نمی کند و نخواهد خندید و هیچ چراغ سبزی هم نشان داده نخواهد شد. با آن که وزارت خارجه کشور تلاش برای جلب همکاری های عملی و صادقانه پاکستان در راستای تامین صلح، رهایی زندانیان طالب و حل مشکلات اقتصادی بین دو کشور را برنامه اصلی سفر رییس جمهور کرزی به پاکستان خوانده است ولی باید به یادداشت که با توجه به نگرانی هند از نفوذ طالبان به کشمیر باید با کمک واشنگتن و دهلی نو، موضع محکم و منطقی در قبال اسلام آباد اتخاذ نمود.
قطعا بی تجربگی و عدم تخصص اعضای وزارت امور خارجه و شورای عالی صلح در رایزنی و جذب اصولی مخالفان موجب سکون و توقف روند صلح شده و نارضایتی گسترده ی مردم و گاه سوء استفاده ی طرف های مورد مذاکره از ضعف سیاستمداران بی سیاست افغانستان را در پی داشته است. ولی نباید فراموش کنیم که پاکستان به خاطر حفظ منافع ملی شان گاهی هم آمریکا اشغالگر و دشمن نگفته با آن که با عملیات هواپیماهای بی سرنشین مخالفت می کند اما در موقف گیری حد و مرز را می شناسد نه مانند افغانستان که در عرصه سیاست بی خلته فیر می کند و هیچ دوست مطمین وقابل باوری ندارد.
خلاصه هیچ انتظار از این سفر نباید داشت و این سفر عصبانیت حامد کرزی را افزایش می دهد و افغانستان بار دیگر به تنور گرم سیاست تبدیل می شود.