درحالی که از ابتدای گزینش و روی کار آمدن اعضای کمیسیون انتخابات و سمع شکایات انتخاباتی، درخصوص غیرمعیاری و سلیقه ای بودن احمدیوسف نورستانی و افراد تحت امرش و نیز عبدالستار سعادت و دار و دسته اش حرف و حدیث های زیادی مطرح شد اما گوش ارگ به این حرف ها بدهکار نبود.
ماه های پی در پی و حتی سال ها انتقاد و اعتراض درخصوص تقلب و تخلف و تخطی و بی کفایتی گسترده ی کمیسیون های انتخاباتی در انتخابات حمل و جوزا 1393 راه به جایی نبرد چرا که ارگ همچنان به این غلامان حلقه به گوش نیاز داشت تا نقشه هایش را اجرایی نماید.
در واقع صدای "ما استعفا نمی دهیم"، "قانون انتخاباتی نیاز به اصلاحات دارد" و "انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای ولایتی با امکانات موجود، خوب و شفاف برگزار شده است" که از گلوی نورستانی و سعادت شنیده می شد سخنان اشرف غنی، زاخیلوال و امثالهم بود که در گوش های شان زمزمه می شد.
اینک استعفای نا وقت و دیرهنگام رییس کمیسیون نامستقل انتخابات (که صرفا یک ترفند سیاسی و یک وقت کشی و مقدمه چینی طولانی برای خلل وارد کردن در انتخابات پارلمانی است) چنین جار و جنجال هایی بپا کرده است جای بسی تاسف و تامل دارد چرا که...
چرا که این استعفا برای شخص احمد یوسف نورستانی و افرادش حکم توفیق اجباری را دارد و نه تنها به معنای کناره گیری از زد و بندهای سیاسی و شرمساری از انتخابات شکست خورده و ناموفق نیست بلکه چوکی های بهتر با دامنه ی اختیار بیشتر و البته دالرهای رنگارنگ تر برایشان به ارمغان می آورد.
همچنان که گزارش های تایید نشده ولی منتشر شده ای حاکی از مطالبات زیاده خواهانه و پرطمطراق عبدالستار سعادت برای ترک چوکی ریاست کمیسیون سمع شکایات انتخاباتی دارد که گویا منصب وزارت را به قامت خود برازنده می بیند!
البته نباید از نظر دور داشت که استعفایی که با فشارهای روزافزون رییس اجرایی بر رییس جمهور و در راستای آن بر روسای کمیسیون های انتخاباتی وارد شود و مصلحتی باشد؛ خواه ناخواه منجر به امتیازاتی بزرگ برای مستعفی ها خواهد شد وگرنه افشاگری های نورستانی و سعادت برای ارگ گران تمام می شود.